اولین نوشته 94 واسه پرهام گلم
سلام و صد سلام به همه نی نی وبلاگی های ناناز و دوستای خوبم ، عیدتون مبارک ایشاا... سال 94 سال سلامتی و خوشی و پر برکتی براتون باشه.
خب از کجا شروع کنم؟.....
قبل عیدی که من و به اقول خودش آقا پرهام شدید مشغول خونه تکونی بودیم .به خاطر ماموریت بابایی زودتر راهی شمال شدیم 26 اسفند رفتیم ، سال تحویل پیش مادرجون ودایی کامبیز بودیم و باز هم جای پدرجون خالی تر از همیشه بود
اون شب سال تحویل پرهام تا 5.5 صبح پابه پای ما بیدار موند و شغول بررسی موبایل بود که کادوی عید بابایی به مامان فرنوش بود دستش درد نکنه سوپرایزم کرد .....
هفته اول ساری پیش مادر جون اینابودیم دایی فرشید و دایی فرهاد ایناهم اومده بودن، جای خاصی نرفتیم چون هوا خیلی سرد بود
پنجشنبه رفتیم بابل خونه مامان باجی ، چندروزی موندیم و البته عید دیدنی هم رفتیم و شما کلی با بچه ها سرگرم بودی.
راستی امیر پارسا ایناهم از مکه اومده بودن و جلسه صندوق این ماه هم خونشون بود دوستات همه بودن فاطمه ، امیرحسین ، بردیا و ثنا
اینم خونه مرسانا جون...
یه روزهم رفتیم طرف محمودآباد و نور ولی هوا بارونی و سرد بود که نمیشدکنار دریا پیاده شد
اینم خونه صبا جون و حیاطشون....
سیزده به در هم خاله منیر و شیما و سمانه و..... اومدن رفتیم باغ پدر جون .....که باز هم خیلی یادم ، یادش کرد
اینم عسل خانم و غزل جون.....