پرهامپرهام، تا این لحظه: 12 سال و 2 روز سن داره

پرهام یعنی مهربون

سلام

پنجمین نوشته واسه پرهام گلم

سلام سلام ستاره چشاتوهیچکی نداره الان گل پسرسوارسه چرخه اش شده وداره حرکات....وای الان میافتی خب بخیرگذشت.بابایی سرکاره شماهم میگی مامان انوش میوه بخوریم چشم نازدونه.فعلا" ...
13 آذر 1393

چهارمین نوشته واسه پرهام گلم

سلام گل گلی به اقول خودت گوشی تلفن رومیگیری:سلام خوبم... هواابری شده بابایی اداره است شماهم تازه لالا کردین به ذوق اینکه از خواب بیدارشدی وبابااومد بریم اور اوره (سرسره)سواری .امروز نهاربرات ماهی درست کرده بودم دوست داری ولی بابایی زنگ زد بهش گفتی قرمه سبزی خوردی علاقه خیلی زیادی به قرمه سبزی داری    این هم عکس های نی نی نازنازی بودیه ...
12 آذر 1393

سومین نوشته واسه پرهام گلم

سلام به پسرنازم که مثل فرشته هالالاکرده.مایه هفته ای میشه که از شمال اومدیم خوب بود نهارخوران گرگان پیش کوروش ایناهم رفتیم اون هفته ساوه خونه خاله شهره پیش آنیتاوآویناهم رفتیم شماسه تابهم افتاده بودین و وخلاصه مافراروبرقرارترجیح دادیم وبرگشتیم ولی خوش گذشت.پنجشنبه شام هم عمومیثم اینااینجابودن وشماهم که کلی توذوق دیدن میثم بودی  جمعه هم که عسل و غزل اینجابودن .خلاصه هفته خوبی داشتی عزیزکم ایشاا...همیشه ایام روزگار خوش باشی واین روبدونی که من وبابایی عاشقانه دوست داریم ...
9 آذر 1393

دومین نوشته واسه پرهام گلم

سلام عزیز دل مامان الان ساعت یک بامداده وشمایه 40دقیقیه ای میشه که لالاکردی دیروز رفته بودیم بوستان خیلی بهت خوش گذشته بود پاستیل خوردی شکل بستنی بود وبالذت میخوردی/رانی آناناس خوردی/ماشین آبی سوارشدی  امروز نشتیم فیلم های نی نی ای بودی رونگاه کردیم وای که چه ذوقی کردی ادای خودتو درمیاوردی.فدات بشه مامان انوش  غروبی با لگوت میکروفن درست کرده بودی و میخوندی من عسلم/من نازدارم/من یدونه ام/من چراغ خونم....عزیزمی که میگی مامان من خیییییییلی شمارو دوست دارم. احتمالا فردامیریم شمال آخرهفته جلسه داریم خونه بردیا است اونجاهم خیلی بهت خوش میگذره ...
25 آبان 1393

اولین نوشته واسه پرهام گلم

سلام امشب 20آبان ماه 1393 یکشنبه است بابا جواد سرکاره.گل مامان فرنوش به اقول خودت انوش این وب روتازه افتتاح کردیم خیلی مطالب تو ذهنمه که برات بنویسم اما نمیدونم از کجا شروع کنم  خب فکر کنم واسه امشب فقط همین رو بگم که  خیلی  دوست دارم ووقتی که میخوابی مثل فرشته ها دلم برات تنگ میشه ...
19 آبان 1393