بیست و ششمین نوشته واسه پرهام گلم
سلام به پسملی خوشگلم الان لالا هستی و من از فرصت استفاده کردم بیام یه سری به وب بزنم. امروز قراره بیان فرشها رو ببرن قالیشویی ، خیلی کار دارم عید و خونه تکونیش.
جمعه ای تولد عسل بود و رفتیم کرج ،خاله سمانه هم اومده بود خوش گذشت و مطمینا"به گل پسری بیشتر خوش گذشت امروز بهم میگی مامان برام از اونا بخرین ، میگم کدوما؟ خلاصه متوجه شدم منظورت برف شادی بود ،گفتم چشم عزیزم واسه تولدت حتما" میگیریم، میگه تو نانای کن من برات بزنم.....
جدیدا" پرهامی مامان کیک و کلوچه و... میخواد بخوره باید مراسم جشن تولد بگیریم و خودش تولد مبارک میخونه و شمع فوت میکنه و میبره و......فدات بشه مامان فرنوش الهی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی